همشهری آنلاین - گروه فرهنگی: سی ام آبان ماه؛ سالروز اعلام پایان سیطره شجره خبیثه داعش است. روزی که فرمانده دل ها سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی طی نامهای به رهبر معظم انقلاب از پایان سیطره داعش خبر داد. برای ریشه کن کردن داعش، جوانمردان بسیاری از تعلقات و دلبستگی هایشان گذشتند و شدند مدافع حرم. عده زیادی هم در این مسیر حق علیه باطل، پرکشیدند. به همین مناسبت به چند روایت عاشقانه از این شهدای مدافع حرم در ۳ کتاب پرداختیم.
روایت اول
«جانا» و عاشقانه های محرم ترک
محرم ترک، یکی از بهترینهای تخریب در خنثی سازی تلههای انفجاری و مینهای دستساز و مربی بسیاری از شهدای مدافع حرمی است که بعد از او نامآشنای شهرشان شدند. او در شرایطی شهد شهادت را نوشید که مردم ایران داغدار شهادت دانشمند جوان هستهایشان، شهید مصطفی احمدی روشن بودند و فقدان یکی دیگر از بهترین جوانهایشان در سکوت خبری آن زمان گم شد. منصوره قنادیان در کتاب «جانا»، زندگی سراسر عشق و عاطفه شهید محرم ترک به همسر و فرزندانش، ادب و احترام به پدر و مادرش، معرفت و انسانیت در حق دوستانش و ایمان و غیرت به دین و آیینش را ساده و روان روایت میکند.
بخشهایی از این کتاب که به همت روایت فتح منتشر شده است را مرور میکنیم: «همان لحظه اول که فاطمه را دید، مهرش به دلش افتاد. سفید بود و تپل و لپ گلی. انگار همه دنیایش شده بود. از روز اول که ۳ تایی برگشتند خانه خودشان، با فاطمه حرف میزد. اسمش را گذاشته بود جانای بابا...»
روایت دوم
غروب پالمیرا؛ روایت زندگی شهید علی اصغرشیردل
خاطرات و زندگی نامه شهید علی اصغرشیردل، در کتابی به نام «غروب پالمیرا» منتشر شده است. این کتاب نوشته محبوبه معظمی است و در ۲۰۰ صفحه از سوی انتشارات ۲۷ بعثت چاپ و روانه بازار نشر شده است. در کتاب «غروب پالمیرا» کل ماجراهایی که در طول زندگی شهید شیردل از قبل تولد تا شهادت اتفاق افتاده، روایت شده است.
نویسنده درباره علت انتخاب این نام برای کتاب میگوید: «پالمیرا یکی از معرفترین شهرهای تاریخی دنیا واقع در شهر تدمر سوریه است که هر ساله میلیونها توریست از این بنای تاریخی بازدید میکردند. این بنای بینظیر دارای یک میدان بزرگ گلادیاتور و هزار ستون پا برجا بود. در روز شهادت علی اصغر این اثر باستانی توسط داعش بمب گذاری میشود و نیمی از این اثر بینظیر ویران میشود. آخرین عکسهای شهید کنار ستونهای بنای پالمیراست؛ همان روزی که علی اصغر و همکارانش در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۴ برای بازدید از این بنای تاریخی به تدمر رفته بودند.»
در بخشی از کتاب «غروب پالمیرا» میخوانیم:
«یک شب علی دیر به خانه آمد. هدی با ناراحتی کیف را از دستش گرفت و گفت: «کجا بودی؟ نگفتی دلم هزار راه میره؟ بازم رفتی برای دوستت کامپیوتر جمع کنی یا برای خرید قطعات رفته بودی؟ میشه به عنوان کار دوم ازشون پول بگیری و کمی مشکلاتمون رو حل کنیم.» علی چند تا سی دی و یک جعبه سوهان دستش داد و گفت: «یعنی از دوست و آشنا پول بگیرم برای سرهم کردن یا خریدن چند تا قطعه!؟» هدی گفت: «آره پول بگیر؛ چون کار هر روزت شده. من چشمم به ساعت خشک شد.» علی با لبخند روی مبل نشست و گفت: «دلم هوای حضرت معصومه(س) رو کرده بود. بعد از نماز ظهر راهی شدم.»
* روز خاکسپاری، هدی زودتر از همه رفت و توی قبر نشست و ناخودآگاه شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد و خاک کربلا را توی مزار ریخت. هرکس بالای سر قبر میآمد، ناخودآگاه زیارت عاشورا میخواند. مریم دستهایش را در خاک کرد و گفت: «خاک، با علی من مهربان باش!»
ثمره ازدواج علی اصغر شیر دل و هدی کمالیان فرزندی به نام امیرعلی است که هنگام شهادت پدرش ۶ سال داشت. شهید در وصیت نامه خود برای فرزندش نوشته است: «تمام هستیام تو هستی» و برای همسرش نوشته است: «من با تمام وجود سعی کردم علاقهام را به شما تقدیم کنم.»
روایت سوم
«اسرار سلیمانی» خواندنی شد
کتاب «اسرار سلیمانی» مقالات جمعی از صاحبنظران درباره شخصیت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است که از سوی «احد کریمخانی» گردآوری شده و توسط انتشارات خط مقدم منتشر شده است. این کتاب دربردارنده مقالاتی از علیاکبر ولایتی، حسین سلامی، محسن رضایی، حسین امیرعبداللهیان، سعدالله زارعی، یدالله جوانی، محمد صادق خرازی، عبدالله علیعسگری و … است. واکاوی مکتب دفاعی شهید سردار سلیمانی، تفکر راهبردی شهید سلیمانی، ابعاد مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، منطق رفتار سیاسی شهید سلیمانی، نماد تمدن نوین اسلامی، نامهای به نسل فردا، راهبرد قدرت نرم ازنظر تا عمل در مکتب شهید سلیمانی و … بخشی از عناوین مقالات منتشر شده در این کتاب است. این کتاب تلاشی است برای تدوین دیدگاههای سران سیاسی و صاحبنظران اجتماعی درباره شخصیتی نظامی که تأثیرات شگرف اجتماعی او روزبهروز ابعاد تازهای مییابد و از این محل ضرورت بحث و بررسی درباره این شخصیت بیشتر به نظر میآید.
بخشی از کتاب اسرار سلیمانی را مرور می کنیم:
«این مأموریت وی، یک مأموریت سخت، پیچیده و چندبعدی بود. جنگ توپ و تانک نبود. بعضی از سرکردگان آن اشرار، کسانی بودند که از قبل بزرگان عشایر بودند و حالا به طمع سود و استفاده از ناامنی به راهزنی و شرارت می پرداختند. بعضی هم قاچاقچی و ضدانقلاب بودند. اشرار، کوه ها را گرفته بودند، شب ها جاده ها را می بستند و متأسفانه حتی گاهی بعضی از ناموس مردم یا احشام و اموال آن ها را می بردند. قاسم سلیمانی باید از یک محیط جنگی نظامی وارد یک محیط امنیتی اجتماعی می شد. ما نمی خواستیم با آتش توپخانه جلو برویم. می خواستیم کار با تدابیر اجتماعی جلو برود طوری که از طریق تسلیم کردن خودشان و بدون درگیری های خونین، امنیت پایدار در این مناطق برقرار شود. از جمله تدابیر اجتماعی سپاه برای برقراری امنیت در جنوب شرق و شمال غرب کشور این بود که همراه قاسم سلیمانی و احمد کاظمی تأثیر فقر را بر ناامنی مطالعه و بررسی کردیم ولذا با قاسم سلیمانی و احمد کاظمی به یک طرح سیاسی، امنیتی، اقتصادی برای برقراری امنیت پایدار رسیدیم.»
متن پشت جلد کتاب اسرار سلیمانی
«اسرار سلیمانی همچنان ناگشوده است و به این سادگی فاش نمیشود. اما این کتاب گزارشی از روش و سبک تفکر و عمل سردار حاج قاسم سلیمانی است. این گزارش توسط جمعی از فرماندهان و مدیران صاحب منصب جمهوری اسلامی ارائه شده است. آنان سالها پیدا و پنهان، دور و نزدیک، با سردار شهید همکاری کردهاند».
نظر شما